سلام . . . خوبید . . . حالتون چطوره . . . داشتم درس می خوندم حوصله ام سر رفت . کامپیوتر رو روشن کردم تا کمی موسیقی گوش کنم . . . آهنگ (ز خاک من اگر کنم براید) از شجریان رو گوش کردم انقدر ازش لذت بردم، رفتم سراغ کتاب خانه ی بابام و دیوان شمس رو برداشتم و خودم خوندمش . . . این شد که به سرم افتاد که پستش کنم . . . مطمئنم اگه اهل شعر باشید دیوونش می شید . . . حداقل به یک بار خوندش می ارزه !
ز خـاک مـن اگر گـنـدم برآیـد از آن گر نان پزی مستی فزاید
خـمـیر و نـانبا دیـوانـه گردد تنـورش بـیـت مـسـتانه ســراید
اگــر بر گـور من آیـی زیـارت ترا خر پشته ام زقصان نماید
میا بی دف بگور من برادر که در بزم خدا غمگین نشاید
مرا حق از می عشق آفریدست همان عشقم اگر مرگم بساید
واقعا مولانا ایوَل داره . . . این همه عشق رو خدا به او داده . مطمئن باشید اگه سر خاک ما گندم برآید!! حتما نان میسوزد ، نانوا هم دیوانه می شود ، مشتری هم می پرد و . . . به امید این که همه ی ما از بزرگان و کسانی که خدا اونها رو دوست داشته ، پند بگیریم . . . نه بشینیم ایراد بگیریم و بگیم کافره، منظورم کسایی مثل . . . ولش کنید .
دوست دارم هزار جمله بنویسم ولی مولانا خودش میفرماید : در نیابد حال پخته هیچ خام *** پس سخن کوتان باید والسلام ) البته ما که خدمون رو جزو پخته ها نمی دونیم ولی حداقل این رو میدونیم که چه کسانی هم ناپخته هستند
خدا حافظ